خلاصه داستان فیلم سینمایی متولد ماه مهر محصول سال ۱۳۷۸ – فروشگاه اینترنتی وکسل
مهتاب، دختر دانشجویی که در رشته جامعه شناسی تحصیل می کند با پدر مستبد، مادر و برادر کوچکترش زندگی می کند. او که دلباخته دانیال همکلاسی اش است ماجرا را به مادرش می گوید و از او می خواهد که جریان را به پدرش اطلاع دهد تا دانیال به خواستگاری اش بیاید. در دانشگاه، مهتاب به دانیال می گوید که پدرش می خواهد او را ببیند. مسأله جداسازی دختران از پسران در دانشگاه با بیانیه ای که تنی چند از دانشجویان در دیوار سالن دانشگاه نصب کرده اند حالت بحرانی و جدی به خود می گیرد. در زیر این بیانیه امضا و نام دانیال هم به چشم می خورد. دوستان مهتاب ماجرا را به او می گویند و دانیال اعتراف می کند که امضای او در زیر بیانیه جعلی است و به همین دلیل با امضاکنندگان بیانیه درگیری لفظی پیدا می کند. دوستان مهتاب از او می خواهند که از نفوذ پدرش که جزو هیأت امنای دانشگاه است استفاده کند و از او بخواهد که با این طرح مخالفت کند. رئیس دانشگاه، آقای افصحی جلسه ای با هیأت امنا می گذارد و قرار می شود این طرح تصویب و اجرا شود. دانشجویان با این طرح مخالفت می کنند. دوستان مهتاب که از امضای دانیال زیر بیانیه عصبانی هستند نامه ای جعلی را که از طرف دانیال به مهتاب نوشته شده است رو می کنند. پدر مهتاب به سختی با دانیال برخورد می کند و به او گفته می شود که از دانشگاه اخراج شده است. مهتاب از دانیال دلگیر می شود ولی در جریان یک کیف زنی و زمانی که دو مرد موتورسوار کیف مهتاب را می دزدند، دانیال پس از درگیری با دزدان کارش به کلانتری کشیده می شود و بار دیگر پدر مهتاب به کلانتری می آید و با سپردن یک چک آن دو را آزاد می کند. دانیال به زادگاهش در جنوب ـ اندیمشک ـ می رود و مدتی بعد مهتاب که هنوز او را دوست دارد به نزد او می آید ولی در پایان، زمانی که می خواهد با موتورسیکلت مهتاب را به ایستگاه راه آهن برای بازگشت به تهران برساند به دلیل باران سیل آسایی که می آید در یک رودخانه می افتند و به سختی خود را به یک خشکی می رسانند. آنها به زودی درمی یابند که در یک منطقه مین گذاری شده گرفتار شده اند. بر اثر انفجار یک نارنجک، دانیال می میرد ولی پیش از مرگ از مهتاب می خواهد که آنجا را ترک کند. مهتاب نیمی از پلاکی را که بر گردن دانیال است جدا می کند و نزد خود نگاه می دارد.