سریال فاصله ها با کیفیت عالی

شماره مجوز: ۴۲۸۹ – ۱۵۵/۸۹

نام مجموعه: سریال تلویزیونی فاصله ها |

سال و کشور تولید کننده: ۱۳۸۹، ایران|

فرمت: Dvd – Vob|

کیفیت: عالی|

نوع تصویر: Full Screen|

رزولیشن تصویر: ۷۲۰*۵۷۶|

تعداد قسمتها:۱۲ قسمت|

تعداد دیسک:۶ دی وی دی|

توضیحات: بدون آرم و تبلیغات|

39,000 تومان

شماره مجوز: ۴۲۸۹ – ۱۵۵/۸۹

نام مجموعه: سریال تلویزیونی فاصله ها |

سال و کشور تولید کننده: ۱۳۸۹، ایران|

فرمت: Dvd – Vob|

کیفیت: عالی|

نوع تصویر: Full Screen|

رزولیشن تصویر: ۷۲۰*۵۷۶|

تعداد قسمتها:۱۲ قسمت|

تعداد دیسک:۶ دی وی دی|

توضیحات: بدون آرم و تبلیغات|


در اغلب فیلم‌ها و سریال‌ها، همیشه بزرگترها راست می‌گویند و جوانان اشتباه می‌کنند. آنان یا سزای اشتباهات خود را می‌بینند یا اگر حرف گوش کن باشند، سعادتمند می‌شوند! شاید چون همیشه بزرگترها فیلم و سریال می‌سازند و مدیر، وزیر و رئیس هستند، پس حق با آنان است!

آیا اگر جوانان فرصت می‌داشتند و بدون هیچ ممیزی که بزرگترها تنظیم کردند، فیلم و سریال می‌ساختند، چگونه می‌شد؟

با این مقدمه کوتاه می‌خواهم چند وجه از سریال فاصله ها را مورد بررسی قرار دهم.

*فیلمنامه

«مسعود بهبهانی‌نیا» فیلمنامه‌نویس سریال فاصله ها، متولد سال ۱۳۳۵ است و در رشته جامعه‌شناسی تحصیل‌کرده و بدون شک با توجه به تحصیلات در زمینه‌ جامعه‌شناسی، بهتر می‌تواند مناسبات آدم‌های جامعه را مورد تحلیل قرار دهد. او در کارنامه خود سریال‌های موفقی چون خاک سرخ، نرگس، کارآگاهان، ترانه مادری و .. را دارد.

سریال ترانه مادری توسط حسین سهیلی‌زاده (کارگردان فاصله ها) کارگردانی شده بود.

فیلمنامه فاصله ها، با محوریت زندگی محسن کریمی (دانیال حکیمی) و پسرش سعید (شاهرخ استخری) در یک سو و زندگی بیتا (بهاره افشار) در یک سوی دیگر شکل گرفته است.

اما در کنار این سه ضلع مهم سریال، زندگی چندین شخصیت دیگر را به طور همسان پیش برده است. فرهاد (حسن جوهرچی) با همسرش مریم (مریم کاویانی) و پسرش (پندار اکبری) ، ساسان (نیما شاهرخ‌شاهی ) و نامزدش، لیلا (فاطمه گودرزی) و دخترش، مهران (شهرام عبدلی) و درگیری با همسر و مادر همسر و … یک داستان به عنوان محور در سریال دنبال شد و چندین داستانک هم در کنار داستان اصلی شکل گرفت و گستردگی شخصیت‌های سریال باعث عدم پرداخت درست به آدم‌های اصلی کار شد.

محسن کریمی قبل از آغاز قصه سریال، چقدر در تعلیم و تربیت فرزندان خود دقت می‌کرد؟

چگونه شد که سعید و وحید به جایی کشیده شدند که یکی اسیر عشق یک دختر خیابانی می‌شود و دیگری از مدرسه اخراج می‌گردد؟

دلایل کینه فرهاد از محسن کمرنگ بود و تماشاگر دنبال دلیل محکم‌تری می‌گشت تا میزان نفرت فرهاد نسبت به محسن را بپذیرد.

یکی از مشکلات فیلمنامه که به نظر نگارنده این سطور، در میان هیاهوی شخصیت‌های مختلف داستان گم شد، دلایل منطقی یک رزمنده برای کلاهبرداری از بانک و مردم است! یک رزمنده که دیروز برای دفاع از همین مردم در جبهه‌های نبرد مبارزه می‌کرد، چگونه می‌تواند کلاهبرداری کند؟ باید دلیل محکمی داشته باشد، متأسفانه در فیلمنامه این مهم نادیده گرفته شد.

من فرهاد را خیلی دوست داشتم چرا که او یکی از قهرمانان فیلم است. شخصیت منفی که در طول قصه، برای تحول، سیری منطقی داشت و این روند به زیبایی با بازگشت او به جبهه و جنگ و فرهنگ ولای رزمندگان، پیوند خورد.

تحول فرهاد به مراتب قوی‌تر، زیباتر و سینمایی‌تر بود تا تحول سعید. حتی می‌توان بازگشت سعید را یک تحول تلقی نکرد! او تنها خود را از شرایطی دور کرد اما به عنوان یک قهرمان کنشی ایجاد نکرد.

فرهاد وقتی متحول شد، از مهران دور شد، به دوست شهیدش پیوست، او با همه آرمان‌های شهید پیوند خورد، فرهاد پسر یک شهید را به پدرش رساند.

اما سعید در سیر تحول خود، تنها در اندیشه نجات خود بود. او بیتا را در تاریکی‌ها رها کرد و خود را به نور رساند.

به یاد بیاورید سکانس پایانی بازی سعید را؛ او در جشن عروسی دخترعمویش، چند قدم برمی‌دارد و در یک نمای بسته به روشنایی یک لامپ خیره می‌شود.

در آن سوی قصه، بیتا در تاریکی از یک ماشین مدل بالا به پایین پرت می‌شود!

آقا محسن مرد مؤمن و مثبت داستان فاصله ها، چگونه راضی به نجات پدر بیتا که آدم کشته شد، اما بیتا را در جامعه‌ای که برای یک دختر تنهایی چون او، هزاران گرگ در کمین نشسته، قدمی برنداشت؟

حتی عمورضا (رضا توکلی) به عنوان یک شخصیت خیلی مثبت و غیرمنطقی قصه هم، بی‌خیال بیتا شد. چرا آدم‌های خوب قصه یک دختر تنها و تا حدودی بیمار را رها کردند اما مقابل پدری که می‌خواهد دخترش را ببیند صف‌آرایی کردند؟

آقا محسن کریمی (مرد مومن قصه فاصله ها) تقریباً در همه جای قصه در پی تخریب شخصیت بیتا بود و به نوعی عامل رهنمون ساختن او به تاریکی‌ها!

او می‌توانست به کمک سعید حداقل بیتا را نجات دهد حتی اگر او را به عنوان عروس نپذیرد. اما چنین اتفاقی نیفتاد و تنها آدم‌های خوب قصه به وصال هم رسیدند(محمد و ریحانه). یکی دیگر از نکات تاریک در فیلمنامه فاصله ها، ارتباط آقامحسن و لیلا خانم است. طبق روال قصه، آن دو در گذشته با هم نامزد بودند و قرار به ازدواج‌شان بود. آنان عاشقانه همدیگر را دوست داشتند، ناگهان محسن به جبهه می‌رود و لیلا خانم هم می‌رود ازدواج می‌کند!

چه عشقی بین‌شان بود که به این زودی از هم گسسته شد؟ در زمان هشت سال دفاع مقدس، شیرزنان ایرانی، سال‌ها پای شوهران‌شان ماندند حتی وقتی آنان به اسارت درآمدند. لیلا به عنوان یک کاراکتر مثبت قصه، چگونه در گذشته چنین خطایی کرده؟

با اینکه سعید در روال قصه دنبال این جدایی بود، اما فیلمنامه او و مخاطب را در کشف این راز ناکام گذاشت. ای کاش به دلایل این جدایی پررنگ‌تر پرداخته می‌شد.

تعدد شخصیت‌ها، این اجازه را به فیلمنامه‌نویس نداد تا بیشتر از این به زندگی محسن و خانواده‌اش بپردازد.

طبق معمول اکثر سریال‌های تلویزیون، فاصله ها هم سریال بزرگترها است. اینکه بزرگترها همیشه درست می‌گویند و بچه‌ها همیشه اشتباه می‌کنند.

غفلت آقامحسن در تربیت بچه‌هایش مورد انتقاد زیادی قرار نمی‌گیرد. تنها در سکانسی عمورضا (مرد نورانی داستان) به برادرش می‌گوید که بزرگترها هم در این میان مقصرند. به نوعی از محسن انتقاد می‌کند. این سکانس در مقابل کوتاهی‌های محسن منطقی است؟

در مقابل سعید، نیما با اینکه پدرش پنج سال در زندان بود، تحت تعالیم دایی محسن، جوان سر به راهی شد، اما سعید با دوست بدی چون ساسان به کارهای بدی کشیده شد.

به یاد بیاورید قسمت اول سریال و تصادف ساسان و نامزدش با ماشین آقامحسن در حالی که سعید پشت فرمان نبود و دختر دیگری ماشین را هدایت می‌کرد.

ای کاش نویسنده فیلمنامه کفه ترازوی عدالت را به طور یکسان می‌دید و تمام اتفاقات بد داستان فاصله ها را به دوش فرزندان نمی‌انداخت.

کاش نقش بزرگترها را در این اشتباهات، پررنگ‌تر نشان می‌داد.

کاش این فاصله ها تنها فاصله فرزندان از خانواده نبود و فاصله بزرگترها از فرزندان هم بود. البته شاید نویسنده تلاش کرد این فاصله را هم نشان دهد، اما بیشتر فاصله فرزندان به مخاطب منتقل شد.

یکی از ویژگی‌های آثار مسعود بهبهانی‌نیا، این است که معمولاً او از دیالوگ‌های فاخر استفاده نمی‌کند. آدم‌های فیلمنامه او، از طبقه متوسط جامعه انتخاب می‌شوند، بر همین اساس دیالوگ‌های ساده و روانی را ادا می‌کنند.

برعکس بعضی از فیلمنامه‌نویسان مانند «علیرضا نادری» (میوه ممنوعه) که از دیالوگ‌های پیچیده بهره می‌برند، بهبهانی‌نیا از این نوع دیالوگ‌ پرهیز می‌کند.

مخاطب به آسانی با چند واژه ساده، قصه را پی می‌گیرد. علی‌رغم اینکه در اینجای این نوشته، بیشتر به مشکلات فیلمنامه فاصله ها پرداخته شد، نمی‌توان به توانایی بهبهانی‌نیا در خلق شخصیت‌های مختلف فیلمنامه ایمان نداشت.

او به زیبایی داستانک‌های سریال را در نقطه‌ای مقابل هم قرار داد و به نوعی با پیوند این داستانک‌ها به داستان اصلی سریال، استادانه کارش را به نمایش گذاشت.

شجاعت پرداخت و معرفی شخصیت‌هایی چون فرهاد و بیتا در تلویزیون ، ستودنی است.

بدون شک مسعود بهبهانی‌نیا، با تجربیات خوبی که در نگارش فیلمنامه‌های اجتماعی دارد، در گام بعدی می‌تواند، یک سریال بزرگتر و به مراتب بهتر از فاصله ها را خلق کند.

هم اکنون می توانید سریال عاشقانه فاصله ها را با کیفیت عالی در بسته بندی شکیل از فروشگاه اینترنتی وکسل (وابسته به فروشگاه اینترنتی طنین) تهیه فرمایید.

 

تاکنون ۹۰ بار مشاهده شده

فرمت پخش

ژانر

خانوادگی, درام, عاشقانه

زبان

کشور سازنده

تعداد دیسک

نوع بسته بندی

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “سریال فاصله ها با کیفیت عالی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Shopping Cart
Scroll to Top